من : "نه" ... می خواهم
و "نه" ... می توانم
دنیا را تغییر دهم!
برای تغییر "خویشتن ام"
راه دشواری در پیش دارم
اما باور می کنم، صدایی را
که هر لحظه ...
مرا به عبور از "اکنون ماندگی"
فرا می خواند!
استاد جهانگیر ریاضی «پنجره ها»
شهید حمید رضا عدالتجو
در سی ام مهر 1345 ، در شهرستان دلفان به دنیا آمد . پدرش حاج علیداد ، و مادر فردوس نام دارد. دانش آموز سوم راهنمایی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت . بیست و نهم بهمن 1362 ، در چنگوله توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شکم ، شهید شد. مزارش در زادگاهش واقع است .
فرازی از وصیتنامه شهید :
شما ای کسانی که ندای من که ندای امام که ندای خداست را می شنوید و ای خانواده مومن من و ای رفقای من یک به یک مدیون خون شهداء و انقلاب اسلامی هستید و وظیفه شما در مقابل این خون های پاک بندگی خدا و عمل به اسلام و حفظ انقلاب است . از امام امت که نائب حجت خدا است اطاعت کنید و خود را لایق این رهبری سازید، گوش به فرمان ولایت فقیه باشید که کشتی نجات شماست ، گوش به فرمان امام باشید اوست که می تواند شما را راهنمایی کند
منبع :
چهره های پرفروغ (زندگی نامه و خاطراتی از شهدای شهرستان نورآباد)، حجت الاسلام و المسلمین رمضان تیموری، صفحه 156
مناسبتهای ماه شهریور
دوست دارم : با تو بگویم
به قدر یک "دلتنگی کودکانه"
به اندازه ی عبور از دلتنگی
و "ورود" به " دلتنگی دیگر"
در هوای تو باشم
به قدر یک نفس ...
برای امتداد دلتنگی
دوست دارم!
ما در انتهای دنیا ...
از انتهای دنیا ...
صدایی را می شنویم
که عبور "مهربانی" را
از سرزمین "نامهربانی"
بسیار غریبانه می سراید!
استاد جهانگیر ریاضی «پنجره ها»